سفرهای تفریحی به خارج یعضی از ...

سفرهای تفریحی به خارج یعضی از ...

غيبت حسن روحاني در مراسم تنفيذ، تحليف و معارفه رئيس قوه قضاييه سبب به‌وجود آمدن نگراني‌هايي درباره سلامت وي شده است.

به گزارش رجانيوز، اين عضو شوراي‌عالي امنيت ملي همچنين در هيچ‌يك از جلسات اين شورا پس از انتخابات شركت نكرده است.

گفته مي‌شود وي به همراه خانواده‌اش پس از انتخابات به يك سفر تفريحي خارج از كشور رفته است.

همچنين حسين موسويان،‌ از نزديكان حسن روحاني نيز پيش از انتخابات به كشور آلمان سفر كرده و هنوز به تهران باز نگشته است.

گفتني است اغلب اعضاي تيم مذاكره كننده هسته اي در دوران محمد خاتمي و حسن روحاني مانند سيروس ناصري و حسين موسويان در خارج از كشور به سر مي‌برند.

از سوي ديگر، مشكل اعتياد شديد يك وزير دولت هاشمي رفسنجاني و موسوي سبب شده تا مسئولين يكي از بيمارستان‌هاي تهران مانع از حضور وي در اتاق عمل جراحي شوند.

وي در دوران انتخابات نيز تلاش وافري براي پيروزي ميرحسين موسوي به كار برد، به همين خاطر پس از شكست وي، با فحاشي به مقامات عالي كشور در بيمارستان، موجبات تعجب كاركنان بيمارستان از ميزان نفوذ مواد مخدرشد.

منبع

حاشیه های اولین نماز جمعه هاشمی بعد از انتخابات2

تصاویر جالب از نماز خواندن حامیان موسوی
حضور کمرنگ شخصیت‌ها در نمازجمعه و طنز تاریخی سایت پسر هاشمی

حضور کمرنگ شخصیت‌هاي نظام در نمازجمعه تهران به امامت هاشمی رفسنجانی کاملاً قابل توجه بود.

به گزارش رجانیوز، در این نمازجمعه که تقریباً از ابتدای این هفته تبلیغات وسیعی از سوی رسانه‌های حامی موسوی و برخی شبکه‌های خارجی برای شرکت در آن انجام شده بود، هیچ‌یک از رؤسای قوای سه‌گانه و مسئولین ارشد این قوا حضور نیافتند.

همچنین از اعضای مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز که هاشمی رفسنجانی ریاست این دو نهاد را برعهده دارد، تنها تعداد کمی که وابستگی‌های آشکاری به هاشمی دارند، در صفوف اول نماز به چشم می‌خوردند.

این در حالی است که اعضای خانواده هاشمی اعم از همسر، فرزندان و برادر در این نمازجمعه حاضر شده بودند.

اما در کنار حضور کمرنگ شخصیت‌ها در نمازجمعه‌ی این هفته‌ی تهران، سایت نزدیک به پسر هاشمی رفسنجانی که از صبح جمعه تلاش زیادی برای تاریخی خواندن این نمازجمعه و القاء حضور میلیونی در آن را آغاز کرده بود، پس از آنکه متوجه‌ی میزان حضور واقعی مردم شد، ترجیح داد طنزی تاریخی! را جایگزین حضور تاریخی بکند.

این سایت در خبری با عنوان "جمعيت حاضر در نماز جمعه تهران چقدر بودند؟"، نوشت: در حالي كه رسانه‌هاي داخلي و خارجي حضور مردم در نماز جمعه اين هفته تهران را بي‌سابقه توصيف كرده اند، برآوردها حاكي از حضور 1.5 تا 2.5 ميليون نفر در اين نماز جمعه است.

این سایت بدون اشاره به نام این رسانه‌های گمنام که حضور مردم را بی‌سابقه توصیف کرده‌اند، با یک عملیات پیچیده ریاضی! اضافه کرد: براساس اين برآورد كه براساس مساحت تحت پوشش حضور مردم صورت گرفته، در صورتي كه ميزان حضور افراد، 3 نفر در هر متر مربع محاسبه شود، با توجه به حضور مردم در 500 هزار متر مربع که علاوه بر دانشگاه تهران، به خيابانهاي اطراف و ميادين و خيابانهاي ديگر نيز كشيده شده بود، جمعيت حاضر بيش از يك و نيم ميليون نفر بوده اند.

سایت نزدیک به پسر هاشمی رفسجانی در ادامه محاسبات پیچیده‌ی خود، حدود یک میلیون نفر دیگر نیز به آمار یک‌ونیم میلیونی قبلی خود اضافه کرد: اما برخي ديگر از ناظران با محاسبه افراد زيادي كه براي حمايت از مهندس موسوي و نه شركت در نماز در ميادين و راههاي منتهي به دانشگاه اجتماع كرده و پس از نماز به مردم پيوسته اند، جمعيت حاضر را تا دو و نيم ميليون نفر برآورد كرده اند.

این سایت افزود: این در حالی بود که خودروهای نمازگزاران، نه تنها در کل خیابان کارگر و فاطمی و کوچه‌های اطراف، بلکه حتی در بزرگراه جلال آل احمد نیز پارک شده بود. گفتني است پرشورترين نمازجمعه هاي تاريخ تهران در دهه اول انقلاب با حضور حدود يك ميليون نفر و در سالهاي اخير در روز جهاني قدس و روزهاي خاص با شرکت حدود 500تا 800هزار نفر برگزار مي شده است.

اما این طنز تاریخی در حالی در سایت نزدیک به پسر هاشمی رفسنجانی منتشر شده است که شاهدان عینی نمازجمعه تأکید می‌کنند بیش از 70 درصد از جمعیت حضور یافته را نمازگزاران انقلابی به‌منظور خنثی کردن تحرکات تفرقه‌افکنانه تشکیل می‌دادند و همچنین جمعیت در ضلع شرقی محل دانشگاه تهران که همیشه معیاری برای سنجش میزان جمعیت است، تا خیابان وصال، تقاطع طالقانی رسیده بود.

این در حالی است که در نمازجمعه‌ی تاریخی 29 خرداد به امامت رهبر انقلاب، جمعیت تا میدان ولی‌عصر(عج) تهران امتداد داشت.

با این حال، به نظر می‌رسد گزارش و آمارهای غلط از میزان جمعیت تنها محدود به انتشار در سایت نزدیک به پسر هاشمی رفسنجانی نبوده و پیش از حضور رئیس مجمع تشخیص مصلحت در پشت تریبون نمازجمعه، این توهم به وی نیز القا شده بود، به‌طوری که رفسنجانی، در آغاز خطبه‌ها، این نمازجمعه را با نمازهای جمعه‌ی اول انقلاب به امامت آیت‌الله طالقانی مقایسه کرد.

منبع

اتگليس:ما میوه عراق را در سعد آباد چیدیم

باسمه تعالي
انصافا قبول نداريد كه يه راي دادن به ظاهر ساده (اگه بد راي بديم)ايران رو نوكر دربست امريكا و اروپا ميكنه و يه راي دادن ديگه (اگه مثل آدم راي بديم)ايران ذليل شده رو اقا و دشمناي پرو شده رو خوار و ذليل مي كنه؟
بابا الكي نيست كه آقا اين همه روي درست راي دادن تاكيد دارند ترجمش يعني بابا مثل ادم راي بديد و درست انتخاب كنيد تا گنداي سابق (كه بعضيا به سبب بد راي دادن بعضياي ديگه زدن )تكرار نشه
اگه قبول نداريد كه راي اين قدر موثره جريان پايين رو بخوونيد
اگر هم قبول داريد باز بخونيد تا بدوونيد ترسو بودن چه قدر ادم و بلكه كشور رو مي ذليله و شجاع بودن كلي گند پاك كنه
بابا مگه نشنيديد گه از امام حسين عليه السلام (قربونش برم)
نقل شده الجبن عار يعني ترسو به هيچ دردي نمي خوره اصلا مفت گرونه حالا بعضيا باز به بعضي ترسوا راي ميدن


میوه انگلیسی چگونه از عراق چیده شد؟

ابراهیم رضایی: صبح سه‌شنبه محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران در جمع پرستاران با اشاره به جسارت و سوء‌استفاده غربی‌ها از "تساهل و تسامح" دولتمردان سابق کشورمان در موضوع فناوری هسته‌ای گفت: در اسناد مذاکرات سعدآباد دیده می‌شود که طرف انگلیسی گفته "ما میوه عراق را در سعد آباد چیدیم."

اما ماجرا چه بود و در "مذاکره سعدآباد" چه گذشت که انگلیسی‌ها "میوه جنگ عراق را در آنجا چیدند؟"

ماجرا در آبان ماه سال 82 و از کاخ سعدآباد تهران آغاز شد.

وزرای خارجه سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان، به همراه خاویر سولانا دبیر سیاست خارجی اتحادیه اروپا خود را به فرودگاه مهرآباد رساندند تا از آنجا و در میان تدابیر امنیتی، برای انجام مذاکرات هسته ای با "حسن روحانی" و دیدار با "سید محمد خاتمی"، به کاخ سعدآباد بروند.

تدابیر امنیتی به آن جهت اتخاذ شده بود که گروهی از دانشجویان بسیجی دانشگاه های تهران در اطراف این کاخ جمع شده بودند و با محاصره این کاخ، علیه "زورگویی" غربی ها در قبال حق به رسمیت شناخته شده کشورمان شعار می دادند.

با این حال، اعتراض‌ها سبب نشد تا تیم دیپلماتیک جمهوری اسلامی که مرکب از مدیران وقت وزارت خارجه و دبیرخانه وقت شورای عالی امنیت ملی بود، در برابر خواسته "تروئیکا" مقاومتی از خود نشان دهند.

و این چنین شد که ماحصل مذاکرات سعدآباد صدور توافقنامه مشترک میان 3 کشور اروپایی و ایران با محتوای کم سابقه‌ای باشد.

توافقنامه ای که حسن روحانی در هنگام قرائتش در حضور خبرنگاران مجبور شد بارها توقف کند تا صدای شعارهای اعتراضی انبوه دانشجویان از خارج از محوطه کاخ، مزاحم اطلاع‌رسانی وی نشود.

در این میان شاید مهم‌ترین بخش توافقنامه مربوط به این قسمت بود "به منظور اعتماد بیشتر، ایران به طور داوطلبانه تصمیم گرفته است که برنامه تعلیق خود را ادامه و توسعه داده تا شامل تمام فعالیت‌های مربوط به غنی‌سازی و بازفرآوری و کلیه آزمایش‌ها یا تولید در هر تأسیسات تبدیل اورانیوم شود، آژانس از این تعلیق مطلع خواهد شد و از آن دعوت خواهد شد که بر آن نظارت و آن را تأیید کند."

در ادامه این توافق عجیب با وزرای خارجه تروئیکا آمده بود: "تعلیق به موقع انجام خواهد شد به شکلی که آژانس بتواند قبل از اجلاس نوامبر شورای حکام اجرای آن را تأیید نماید. تعلیق زمانی که مذاکرات برای یک توافق مورد قبول دو طرف در خصوص ترتیبات درازمدت پیش می رود، ادامه خواهد یافت."

ماجرا اما قرار نبود به اینجا ختم شود. به طوری که سفیر آلمان 4 سال بعد در برنامه گفتگوی ویژه خبری پرده از هدف نهایی کشورهای مذکور از توافقنامه سعدآباد برداشت و گفت: «من نمی خواهم شمار را فریب بدهم! ما خواستار تعلیق همیشگی فعالیت های هسته ای ایران هستیم!»

این رفتار تیم مذاکره کننده در مسئله هسته ای البته شاید ترجمان دیپلماتیکی بود از آنچه چندماه قبل از آن برخی افراطیون عضو مجلس ششم در قالب نامه سرگشاده از رهبر انقلاب خواسته بودند.

مرداد 82 بود که 127 نماینده مجلس ششم طی نامه‌ای به رهبر انقلاب با تحلیل فضای دیپلماتیک وقت از ایشان خواستند با نوشیدن "جام زهر" از طرف ملت ایران، قید دستیابی به انرژی هسته ای را بزنند: "اگر جام زهری باید نوشید قبل از آنکه کیان نظام و مهمتر از آن، استقلال و تمامیت ارضی کشور در مخاطره قرار گیرد باید نوشیده شود."

اگرچه شاید برخی متوجه منظور نگارندگان این نامه از "در مخاطره بودن استقلال و تمامیت ارضی" کشور نشدند، اما تاریخ انتشار این نامه که در تیرماه سال 82 و درست سه ماه پس از اشغال عراق از سوی نیروهای امریکایی و انگلیسی بود، علت نگرانی و دستپاچگی نویسندگان نامه را مشخص کرد.

اما این نگاه محدود به 127 نفر در مجلس ششم نبود، بلکه دولت وقت نیز در این زمینه تحرکات دیپلماتیک داشت که البته 3 سال بعد از آن ابتدا شبکه بی‌بی‌سی و سپس روزنامه واشنگتن‌پست جزئیاتی از این مسئله را منتشر کردند. به گفته و نوشته این دو رسانه، در همان سال 2003، صادق خرازی با نگارش نامه‌ای تلاش کرد تا خواسته هم حزبی هایش در مجلس ششم از رهبر انقلاب را اجرا کند.

در این نامه که با وساطت سفارت سوئیس به امریکا رفت، نوشته شده بود در ازای "خروج نام ایران از محور شرارت" و "فروش قطعات هواپیما به ایران" از سوی امریکا، ایران هم متعهد می‌شود "فعالیت‌های هسته‌ای خود را شفاف کند" و "از خلع سلاح حماس و حزب‌الله حمایت کند".

این درخواست صادق خرازی البته با موافقت دولت بوش همراه نشد و همین مسئله باعث شد تا 3 سال بعد و در زمان مقاومت دولت نهم در برابر خواسته‌های دولت دوم بوش در این زمینه، برخی نمایندگان کنگره در امریکا این سند را "رو کنند" و از بوش در باره "رد" چنین "پیشنهاد خوبی" توضیح بخواهند.

اگرچه در سال 1385 و در پی افشای نگارش این نامه، کارگزاران دیپلماتیک دولت هشتم یک‌صدا آن را تکذیب کردند، اما چند ماه پیش، "دنیس راس" مشاور ارشد جرج بوش طی یادداشتی در مجله نیوزویک با اشاره به برنامه هسته ای ایران، همین نامه وزارت خارجه دولت اصلاحات را مورد استناد خود قرار داده و نوشت: "تاریخ نشان داده حکومت ایران در مقاطعی در قبال فشار سیاسی بین‌المللی جواب دلخواه را داده است. برای مثال در سال 2003 پس از نابودی ارتش عراق توسط نیروهای امریکایی، دولت وقت از طریق سفیر سوئیس در ایران پیامی به واشنگتن ارسال کرد تا با این کار نگرانی‌های امریکا را درباره برنامه‌های تسلیحاتی تهران و حمایت ایران از حزب‌الله و حماس تا حدی تخفیف دهد".

رادیو بی‌بی‌سی هم همان زمان در باره این نامه تحلیل جالبی ارائه داد و معنای دیگر نامه صادق خرازی را "کوتاه آمدن ایران" دانست و نوشت که این نامه به آن معنا بوده است که "ایران دیگر حرف‌های پیشین را تکرار نمی‌کند و عضوی سلطه‌پذیر از جامعه جهانی خواهد بود."

با ریاست محمود احمدی نژاد بر قوه مجریه اما به یکباره همه چیز عوض شد. او که همواره در نطق‌های انتخاباتی‌اش دولت پیشین را به جهت توافقنامه مذکور و همچنین توافقنامه پاریس محکوم می‌کرد، در روزهای اولیه ورود به پاستور، دستور فک پلمپ تأسیسات اصفهان را صادر و تأکید کرد: "حتی یک روز هم تعلیق را نمی‌پذیریم".

رهبر انقلاب درخواست اروپایی‌ها را مبنی بر اینکه ایران باید از تلاش برای تولید سوخت هسته‌ای دست بردارد، "حرف زور" خواندند و با تأیید رویه جدید در موضوع مذاکرات هسته‌ای تأکید کردند که ایران در زمینه هسته ای زیر بار حرف زور غرب نخواهد رفت.

خبر فک پلمپ از تأسیسات هسته‌ای اگرچه در دنیا غوغای رسانه‌ای به پا کرد اما خبرهای هسته‌ای احمدی‌نژاد در اینجا متوقف نشد، او که در مبارزات انتخاباتی قول داده بود اروپایی‌ها را از برج عاج به پایین بکشد، در فروردین سال‌های 85، 86، 87 و 88 برگ‌های جدیدی از پیشرفت‌های این صنعت مهم در ایران رو کرد و بی‌اعتنا به تهدیدهای امریکا و چند کشور اروپایی، غنی‌سازی اورانیوم را تا مرحله صنعتی شدن و فعال سازی 7 هزار سانتریفیوژ پیش برد.

********************

پروژه "خاورمیانه بزرگ" در آستانه به سرانجام رسیدن بود و امریکایی‌ها همراه متحدان اروپایی شان داشتند" ثمره پیروزی عراق را در سعدآباد درو می کردند"، افغانستان را پیش از آن گرفته بودند و از حاکمان دولتی و مجلسی ایران هم مطابق نامه سال 2003 خرازی به آنان قول گرفته بودند که از حزب الله لبنان و حماس حمایت نکند و البته نافرمانی هسته‌ای هم نکنند، کار داشت خوب پیش می رفت متحصنان مجلس ششم و کاندیدای منتخب‎شان در انتخابات 84 همچنان بر لزوم لحاظ عاقبت فشارهای غرب پافشاری می کردند اما ناگاه ورق برگشت و در نتیجه هم‌صدایی مردم و نخبگان و سرانجام ایستادگی ملی در موضوع هسته ای نتیجه دیگری رقم خورد و عاقبت مسئله ای که روزی قرار بود با نوشیدن جام زهر مختومه شود، به جایی رسید که طرف غربی حاضر شد تنها برای مذاکره با ایران از همه خواسته های خود بگذرد.

همان هایی که روزی تنها برای مذاکره پیش شرط گذاشته بودند که باید همه فعالیت های هسته ای تعطیل شود و با پاسخ "نه" رئیس جمهور جدید روبرو شدند، پشیمان شدند و در ژنو باز پای میز گفتگو نشستند.

آنها این بار ویلیام برنز سومین مقام ارشد وزارت خارجه وقت امریکا را برای مذاکره فرستادند، برنز همانی است که پرونده لیبی را مدیریت کرد و همه تجهیزات هسته ای آن کشور را سوار بر کشتی تا امریکا مشایعت کرد اما او خود در مذاکرات ژنو گفته بود که از دید وی نیز صحبت از "تعلیق" برای برنامه هسته ای ایران غیرممکن است.

شاید دولت نهم مانع تداوم میوه چینی انگلیس و متحد استراتژیک آن، امریکا در عراق شده باشد که جرج بوش را وادار کرد اعتراف کند: «متأسفانه پس از انتخاب رئیس جمهور احمدی نژاد، ایران مسیر برعکسی را برگزید و اعلام کرد بار دیگر به غنی سازی دست می زند.

منبع خبر:

http://rajanews.com/detail.asp?id=28253


ميرتاج‌الديني: روحاني با عدد و رقم صحبت کند

رميرتاج‌الديني: روحاني با عدد و رقم صحبت کند

همچنين يک عضو هيات ييسه مجلس شوراي اسلامي با اشاره به اظهارات رييس مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصحلت نظام مبني بر اينکه دولت نهم هيچگونه پيشرفتي نداشته است، گفت: اين گونه مباحث بيشتر جنبه سياسي دارد و رقبا تلاش مي کنند با اين کار ميدان را براي رقيب خود تنگ کنند.

محمدرضا ميرتاج الديني گفت: آقاي حسن روحاني بهتر است با آمار و ارقام صحبت کند زيرا هر کسي مي‌تواند بدون دليل حرف بزند.

وي اظهار داشت: تخريب چهره‌ها و زير سوال بردن اقدامات و عملکرد افراد، نمي‌تواند ميزان محبوبيت دولت نهم را کم کند.

نماينده تبريز با اشاره به اينکه در دولت احمدي نژاد ظرفيت اجرايي کشور دو برابر شده است، تاکيد کرد: در دولت نهم ما شاهد پيشرفت هاي خوبي در زمنيه هاي مختلف علمي و فناوري هستيم.

عضو کميسيون اصل نود مجلس شوراي اسلامي تاکيد کرد: دولت نهم در زمينه خدمات روستايي، کشاورزي و فناوري پيشرفت هاي خوبي داشته است.

وي تاکيد کرد: در زمينه فناوري کشور ايران جزء کشورهاي نخست در زمينه بيوتکنولوژي و نانوتکنولوژي در منطقه است که اين دستاورد در دولت نهم حاصل شده است.

نماينده مردم تبريز در مجلس شوراي اسلامي اظهار داشت: بهتر است مخالفان دلايل خود را با آمار و ارقام ارائه دهند و بدون دليل هيچ چيز نگويند.

شريعتمداري: روحاني سياه‌نمايي مي‌کند

شريعتمداري: روحاني سياه‌نمايي مي‌کند

مدير مسوول روزنامه کيهان نيز گفت: به نظر مي‌رسد که صحبت‌هاي رييس مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام براي بيان واقعيت نيست، بلکه نوعي سياه نمايي تبليغاتي عليه دولت نهم است.

"حسين شريعتمداري" افزود: اين گونه يکجانبه به قاضي رفتن براي شخصيتي چون آقاي روحاني که سابقه طولاني در مسووليت مديريت کشور داشته است، کار قابل قبولي نيست.

وي با اشاره به اينکه انتخابات رياست جمهوري نزديک است،‌ اظهار داشت: نگاه آقاي روحاني در عرصه انتخابات شناخته شده است.

شريعتمداري با بيان اينکه "خوب است آقاي روحاني براي چند لحظه عصبانيت خود را از دولت نهم که معلوم نيست به چه علت است، کنار بگذارد"، گفت: آنچه مسلم است، اين است که عصبانيت وي دليل منطقي ندارد.

مدير مسوول روزنامه کيهان تصريح کرد: بهتر است وي عصبانيت خود را کنار گذاشته و سپس به ماجرا نگاه کند، در اين صورت خواهيم ديد که نظرش با نظر اعلام شده، متفاوت است.

شريعتمداري ادامه داد: روحاني ادعايي کرده است، قاعده حقوقي و منطقي نيز اين است که مي گويند "البينه علي المدعي" که يک واحد شناخته شده در حقوق است، بنابراين کسي که ادعايي مي کند بايد دليلي بياورد.

وي گفت: خوب است که وي دلايل خود را ارايه کند و بعد اجازه دهد که مخاطبين اظهار نظر همراه با دلايل وي را با نظري و دلايلي که دولت دارد، مقايسه کرده و به قضاوت گذارند.

روحاني از عملکرد مثبت دولت نهم عصباني است

دبير کل جمعيت وفاداران انقلاب اسلامي نيز گفت: حسن روحاني از عملکرد مثبت دولت نهم عصباني است چرا که اين عملکرد مثبت، عملکرد منفي دولت قبل به ويژه شخص وي را هويداتر مي کند.

"حبيب الله بوربور" افزود: هر فرد منصفي که بخواهد به ارزيابي و بدون غرض عملکرد دولت نهم بپردازد، نتيجه مثبت را از آن دريافت خواهد کرد.

به گفته دبيرکل جمعيت وفاداران انقلاب اسلامي، موضع روحاني در زمان تصدي مسووليت شورايعالي امنيت ملي "انفعالي" بود.

وي اظهار داشت: عملکرد روحاني در زمان مسووليت در حوزه سياست خارجي اين گونه بود که از "ترس اعدام، خودکشي مي کرد"، و قبل از اينکه غربي ها ما را اجبار به تسليم در برابر خواسته هايشان کنند، تسليم مي‌شد.

بوربور تصريح کرد: حال چگونه ارزيابي آقاي روحاني از همه مسايل کنوني منفي است؟ بهتر است که وي ابتدا پاسخ دهنده اقدامات خود باشد، بعد در مورد عملکرد دولت قضاوت کند.

کاهش شکاف طبقاتي در دولت نهم برخلاف ادعاي حسن روحاني

باسمه تعالی
خدائی بعضیا چقدر دور از مردم زندگی می کنند ونتیجه اش هم این می شه که فکر می کنند مردم خیلی نفهم یا کم حافظه اند و هر چی اونا بگند مردم مثل وحی منزل قبول می کنند
آقای روحانی بد نیست ته پیری و دم مرگتون گاهی سر راه تفریح رفتنتون حداقل ۵ دقیقه با راننده یا محافظاتون صحبت کنید تا بفهمید مردم چقدر کشته مرده شماهستند(البته کشته مرده عزلت شما)
 
جناب آقای روحانی :
دیدن این همه افتخار و عزت و سربلندی در صحنه های داخل و خارج کشور در دولت نهم نیاز به علم غیب یا  بصیرت و دیده ای تیز بین ندارد بلکه:

ذره ای درک و خردلی انصاف کافی است.

اصل خبر
 
بانک مرکزي اظهارات روحاني را تکذيب کرد

بانك مركزي در واکنش به اظهارات حسن روحانی از كاهش شكاف طبقاتي و بهبود توزيع درآمد در دولت نهم با استناد با آمارهاي رسمي ضريب جيني خبر داد.

به گزارش رجانیوز، حسن روحانی در افتتاحيه سمينار "تطبيق لايحه بودجه سال 1388 با سند چشم انداز و سياست هاي کلان برنامه چهارم" آمارهاي رسمي بانك مركزي حاكي است: متوسط ضريب جيني كه متغييري براي ارزيابي عملكرد اقتصادي كشورها در خصوص توزيع درآمد محسوب مي شود، در سه سال اول دولت نهم (84 تا 86) نسبت به 3 سال آخر دولت هشتم يعني (81 تا 83) روند كاهشي را دنبال كرده كه حاكي از بهبود شاخص توزيع درآمد و كاهش شكاف طبقاتي است.

ضريب جيني عددي بين صفر و يك است، هرچه اين متغير به عدد صفر نزديك‌تر باشد، نشان‌دهنده توزيع عادلانه‌تر بين گروه هاي مختلف درآمدي در كشور است و هرچه به يك نزديكتر باشد، نشان‌دهنده نابرابري بيشتر است. به عبارت ديگر ضريب جيني كوچك نشان مي‌دهد كه تمام افراد جامعه تقريباً از سطح درآمد يا ثروت يكساني برخوردار هستند؛ درحالي كه ضريب يك نشان مي دهد يك نفر تمام ثروت را در اختيار دارد و سهم مابقي از ثروت تقريباً صفر است.

بر اساس تازه ترين آمار رسمي بانك مركزي، شاخص ضريب جيني در ايران در سال 84 برابر 0.4023، سال 85 برابر 0.4004 و سال 86 برابر 0.4045 بوده است كه با اين حساب متوسط ضريب جيني در سه سال دولت نهم 0.4024 خواهد بود.

اين در حالي است كه طبق آمارهاي رسمي بانك مركزي، شاخص ضريب جيني در ايران در سال 81 برابر 0.4191، سال 82 برابر 0.4156 و سال 83 برابر 0.3996 بوده است كه با اين حساب متوسط ضريب جيني در سه سال آخر دولت هشتم 0.4114 مي شود كه در مجموع نشان مي دهد، ضربي جيني در دولت نهم با كاهش دو درصدي مواجه شده است.

نكته ديگر اينكه دولت خاتمي در كسب بالاترين ضريب جيني نيز ركورد‌دار است و طي 3 دولت سازندگي، اصلاحات و نهم، بدترين وضعيت توزيع درآمد و بالاترين شكاف طبقاتي در سال 81 اتفاق افتاده است.

بر اساس شاخص ديگر يعني سهم 10 درصد ثروتمندترين به 10 درصد فقيرترين كه توزيع درآمدي را نشان مي‌دهد، شكاف طبقاتي در دولت نهم كمتر شده است.

نسبت 10 درصد ثروتمندترين به 10 درصد فقيرترين در سه سال آخر دولت خاتمي در حالي 16.9درصد، 16.2 درصد و 14.6 درصد و متوسط آن 15.9 درصد بوده است كه اين ارقام در 3 سال اول دولت احمدي نژاد به 14.5درصد، 14.9 درصد و 15.2 درصد و متوسط آن به 14.8 درصد كاهش يافته است.

با يوزارسيف مشكل داريد يا احمدي نژاد؟!

با يوزارسيف مشكل داريد يا احمدي نژاد؟!

سايت منتسب به حسن روحاني كه بارها سخنراني ها و سخنان افراطي "روحاني" عليه رئيس جمهور رابا آب و تاب منتشر كرده و همواره در طول فعاليتش سعي كرده از خبرها و تحليل هاي مخربِ مخالفين دولت نهم، نهايت بهره را براي تخريب دولت ببرد، در جديدترين مطلب خود با عنوان "آقای سلحشور؛ اعلام برائت فرماييد" تلاش كرده تا سريال تاريخي حضرت يوسف پيامبر(ع) را نمايش تبليغي كارگردان آن براي احمدي نژاد معرفي كرده و براي اينكار كارگردان را وادار به عذرخواهي كند!

نويسنده اين مطلب با انتقاد از نمايش وجهه مديريت اقتصادي حضرت يوسف(ع) در اين سريال گفته: "ماجرای زندگی یوسف پیامبر(س) در قسمت اخیر، دیگر رنگ وبوی تاریخ نبوت ندارد، بلکه این پیامبر بزرگوار را در سرزمین «آخناتون» و مصر بزرگ تبدیل به یک مدیر اقتصادی می‌کند تا مخاطب را به آموزه‌های مدیریتی برساند. آیا این هدف با سناریوی فیلم‌های مذهبی تاریخی هماهنگ و متناسب است؟" و در ادامه با متهم كردن كارگردان به استفاده تبليغي از سريال براي قياس حضرت يوسف(ع) با احمدي نژاد اين سوال را مطرح كرده كه: "هرچند سلحشور، شایعه ساخت سفارشی سریال حضرت یوسف(ع) را تکذیب کرده است اما باید پاسخ بدهد که تغییر روایتگری این سریال در طول حرکت بازیگران ناشی از چیست؟"

 

بايد از نويسنده اين مطلب پرسيد در شرايطي كه در آيات قرآن و روايات ائمه معصومين(ع) بر وجهه مديريت هوشمندانه و اقتصادي پيامبران و به خصوص حضرت يوسف(ع) تاكيد شده است، پس چگونه اين نوع انتقادات را از كارگردان مطرح مي كنيد؟ آيا انتقاد شما به روايت قرآني كارگردان است يا مشكل شما چيز ديگري است؟! حال آنكه كارگردان فقط روايتگر بوده و تنها شباهت حقيقي بين يوزارسيف و احمدي نژاد است كه شما را اينچنين آشفته كرده است.

پيامبران بعنوان اسوه و الگوي بشريت در همه ابعاد هستند، بنابراين قياس عملكرد انسان امروزي با الگويي به نام پيامبران، در كدام مكتب و مرام تقبيح شده است كه شما مخالفين هميشگي رئيس جمهور به فرض وجود چنين قياسي از آن انتقاد كرده و بيمناكيد؟!

 

آيا مشكل شما با يوزارسيف است يا احمدي نژاد؟!

تجربه نشان داده كه مشكل شما هم با يوزارسيف است و هم احمدي نژاد!! چون هر دوي آنها داراي 2 ويژگي مشترك هستند و آن اينكه اولا هر دو حامي مستضعفين و محرومان بوده و ثانيا مخالف سرسخت حلقه هاي قدرت و ثروت هستند و اين براي شما كه با هر دوي اين ويژگي ها مخالفيد، گران و غيرقابل پذيريش است.